خرید فالوور اینستاگرام خرید لایک اینستاگرام
خانه / واحدهای هیئت / روابط عمومی / اشعار مذهبي / ذكر مدح و مصيبت اهل بيت (ع) (صفحه 2)

ذكر مدح و مصيبت اهل بيت (ع)

سیدحمیدرضا برقعی :درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو

با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شود امابه خدا گریه‌های من گاهی دست من نیست مهربان بانو گم شده خاطرات کودکی‌ام گریه گریه در ازدحام حرمباز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان،بانو باز هم مثل کودکی هر سو می‌دوم در رواق تو در تودفترم دشت و واژه‌ها آهو…گفتم آهو و ناگهان بانو… شاعری در قطار …

توضیحات بیشتر »

تو دختِ موسیِ کاظم تمام فاطمه‌ای

سلام خواهر قرآن، سلام دختر دینسلام مادر عصمت، سلاله یاسین   سلام دختر طاها و نور و طور سلامسلام ای گهرِ هفت بحـر نور، سلام   تو وارث شرف و احتـرام فـاطمه‌ایتو دختِ موسیِ کاظم تمام فاطمه‌ای   عجیب نیست که بابا به تو سلام کندو یـا امـام رضـا در بـرت قیـام کند   تو پـاره‌ای ز تـن پاک احمدی، بانوتـو مــادرِ قــمِ آل محمّـدی، بـانو   حریـم تـو حـرمِ یازده امام هُداستمزار گمشده فاطمه در آن پیداست   تو …

توضیحات بیشتر »

سید حمید رضا برقعی : عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید

و به همراه همان ابر که باران آوردمهربانی خدا در زد و مهمان آوردباز یک نامه ی بی واژه به کنعان آوردبوی پیراهنی از سوی خراسان آورد به سر شعر هوای غزلی زیبا زددختر حضرت موسی به دل دریا زد چادرش دست نوازش به سر دشت کشیدباز هم دفتر شعر من و باران شدیدچه بگویم که بیابان به بیابان چه کشیدمن به وصف سفرش هیچ به ذهنم نرسید باور این سفر از درک من و ما دور استشاعرانه غزلی راهی بیت النور است آمد …

توضیحات بیشتر »

محمدقاسمی :”این بارگاه قدس که از عرش برتر است”

“این بارگاه قدس که از عرش برتر است”“آرامگاه دختر موسی بن جعفر است” جانم فدای گنبدِ زردش که سالهاستخورشید از تشعشع نورش ، منّور است بر شانه های گرم حرم تکیه کرده مستاین دو مناره که به بلندای محشر است در چشم ما ، زُمّرد و دُرّ و عقیق و لعلگرچه رواقها همه از سنگ مَرمَر است جایی که شهر قــم ، حرم آل فاطمه ستتولیّتش به عهده ی او تا به محشر است عطر مَزار گُـم شده را پخـــش …

توضیحات بیشتر »

شعری از هادی جانفدا در سوگ حضرت معصومه(س)

جایی که کوه خضر به زحمت بایستدشاعر چگونه پیش تو راحت بایستد نزدیک می‌شوم به تو چیزی نمانده استقلبم از اشتیاق زیارت بایستد بانو سلام کاش زمان با همین سلامدر آستانه در ساعت بایستد و گردش نگاه تو در بین زائرانروی من-این فتاده به لکنت- بایستد تا فارغ از تمام جهان روح خسته‌امدر محضر شما دو سه رکعت بایستد بانو اجازه هست که بار گناه مندر کنج صحن این شب خلوت بایستد؟ در این حرم هزار هزار آیه عذابهم وزن …

توضیحات بیشتر »

تقدیم به حضرت معصومه(س)

و دانه ریخت بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی   نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه پرستوی پرپرش باشی   مدینه شهر غریبی برای فاطمه هاست نخواست گم شده‌ای مثل مادرش باشی   خدا تو را به دل بی قرار ما بخشید و خواست جلوه‌ای از حوض کوثرش باشی   به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید آمده‌ای سایه‌ی سرش باشی   اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد …

توضیحات بیشتر »

مجموعه اشعار شهادت امام رضا (ع)

اشعار امام حسن عسگری(ع)-شهادت -( اینست راز روضۀ اشک روان شدن ) اشعار امام حسن عسگری(ع)-شهادت -( او اهل گریه بود و دو چشم نجیب داشت ) اشعار امام حسن عسگری(ع)-شهادت -( اثر زهر به کل بدنت معلوم است ) اشعار امام حسن عسگری(ع)-شهادت -( یک سامرا اندوه کنج سینۀ ماست ) اشعار امام حسن عسگری(ع)-مدح و شهادت -( ای آفتاب، سایه نشین جمال تو ) اشعار امام زمان(عج)-شهادت امام عسگری(ع) -( یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت ) …

توضیحات بیشتر »

شعر و روضه مجلس عراداری امام حسن عسکری(ع)

۱-مختصر زندگینامه امام حسن عسکری (ع)نام:حسنلقب: عسکریکنیه: ابومحمد نام پدر: علینام مادر: حدیث تاریخ ولادت: ۸ ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری مدت امامت:۶ سال مدت عمر: ۲۸ سال تاریخ شهادت: ۸ ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قاتل: معتمدمحل دفن: سامراء تعداد فرزند: ۱پسر************************۲-توسل به امام حسن عسکری(ع)بسم الله الرحمن الرحیمالسلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی، ایهاالزکی العسگری یابن رسول الله ، یا حجه الله علی خلقه ، یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله ،‌ و قدمناک …

توضیحات بیشتر »

اشعار شهادت امام حسن عسکری(ع)

اشعار شهادت امام حسن عسکری علیه السلام *** شاعر : قاسم نعمتی سامرا سُرمن رأی بودی چند وقتی است سرد و دلگیری داری ای خاک پر ز غم کم کم بوی شهر مدینه می گیری هر کجا رفته ام دم مغرب حرم اهل بیت غوغا بود نه،ولی سامرا غروب که شد خالی از زائر و چه تنها بود چلچراغی نبود دور ضریح فرشهایش تمام خاکی بود غربت این چهار قبر غریب از بقیع و مدینه حاکی بود همه دلخوشی ما …

توضیحات بیشتر »