خلاصه عشق وارادت شاگردان به معلم شهید علی حیدری پور را می شد درشاگردی جستجوکرد که همراه معلم خود به جبهه رفت و با معلمش همزمان در یک شب با هم به شهادت رسیدند.
همیشه هفته و روزمعلم، یکی از قشنگترین روزهاست. روزهایی که دانش آموزان را می بینی که با اشتیاق فراوان با تقدیم شاخه های گل و هدایا، صمیمانه ترین تبریکات را به معلمان خود هدیه کرده و شاید قشنگترین خاطرات را برای معلمان خود رقم می زنند. در این روزهایی که پیامهای تبریک به معلمان داغ است، بسیاری از دانش آموزان دیروزی نیز یادی از معلم خود کرده و به نحوی می خواهند این روزها را به معلم خود تبریک بگویند.
برخی ها پیام تبریک می فرستند برخی ها به دیدار معلم قدیمی شان می روند اما برخی ها هم بر سر مزار معلم درگذشته خود حاضر شده و ادای احترام می کنند. بخصوص وقتی که این معلم، برای بهتر زیستن شاگردان و سایر هموطنانش جانش را تقدیم کرده باشد. آری صحبت از معلم است و معلمان شهیدی که نه تنها دغدغه اصلیشان تربیت کودکان و نوجوانان بود بلکه با اهدای خونشان، عزت و سربلندی و ماندگاری نسل های بعد از خود را تضمین کرده و بزرگترین درس زندگی را به نسل های بعدی آموختند.
معلم امور تربیتی علی حیدری پور یکی از همین ایثارگران این سرزمین از خطه مهدیشهر بود که آخرین درسش را با خط سرخ شهادت امضا نمود و به دیگر شاگردانش نیز این راه و رسم را آموخت. این روزها شاید بسیاری از شاگردان دیروزی شهید حیدری پور، یاد معلم شهیدشان می کنند و به یادش اشک بر دیده روان می سازند چرا که شهید حیدری پور تنها یک معلم برای شاگردانش نبود بلکه دوست و برادری صمیمی برای شاگردان محسوب می شد.
شنیده ها و توصیفات شاگردان از این معلم شهید آنقدر بود که ما را بر آن داشت تا به مناسبت روز معلم به دیدار این خانواده این شهید والامقام برویم تا هم به خانواده و مادر این معلم شهید عرض ادب نموده و هم بیشتر از این معلم بشنویم. علی حیدری پور فرزند مختار در بیست و چهارم شهریور ۱۳۳۸ در مهدی شهر به دنیا آمد. وی در جریان انقلاب اسلامی با شرکت در راهپیمایی ها و پخش اعلامیه به فعالیت پرداخت. در بعد از انقلاب نیز فعالیت خود را کنار ننهاده و علی رغم معافیت از خدمت سربازی داوطلبانه برای انجام خدمت زیر پرچم وارد ارتش شد و خدمت سربازی را برای اسلام، وطن و انقلاب به اتمام رساند و بعد وارد آموزش و پرورش گردید و شغل شریف معلمی و مربی امور تربیتی را برای خود برگزید.
حیدری پور در عین حال ورزش را نیز از یاد نبرد و به عنوان مربی تیم فوتبال مهدیشهر نیز فعالیت می نمود. در طول دوران جنگ این معلم ورزشکار همراه با دیگر برادران به جبهه های نبرد رفت و برای دفاع از اسلام و وطن چندین بار در جبهه ها حضور پیدا کرد.
مادر شهید حیدری پور که خاطرات زیادی از دوران گذشته در ذهنش باقی نمانده بود در بیان خاطراتی کوتاه از فرزند معلمش می گفت: علی بسیار به دانش آموزان علاقه داشت و هر کاری که از دستش بر می آمد برای شاگردانش انجام می داد، اگر می دید کسی مشکل اقتصادی دارد تا حد توان به آنها کمک می کرد و در حل مشکلات خانوادگی آنها نیز از هیچ تلاشی دریغ نمی کرد، حتی دانش آموزانی که در درسشان ضعیف بودند را به منزل می آورد و به آنها درس یاد می داد.
طبق گفته های مادر این معلم شهید، این علاقه علی به شاگردانش یک طرفه نبود بلکه شاگردان نیز وقتی این همه محبت و مهربانی علی را نسبت به خوشان می دیدند شیفته وی می شدند تا حدی که می خواستند همیشه حتی در ساعات غیر از مدرسه نیز در کنار علی باشند و هر برنامه ای که معلم حیدری پور می خواست برود شاگردان نیز همراه وی می رفتند.
مادر شهید حیدری پور که در مرور خاطرات خود به یاد آخرین اعزام فرزند شهیدش افتاده بود می گفت: اردیبهشت ماه سال ۶۵ بود و علی بار دیگر عزم جبهه کرده بود، طبق معمول شاگردانش وقتی فهمیدند علی می خواهد به جبهه بروند به عشق علی می خواستند وی را همراهی کنند و به جبهه بروند. نمونه این شاگردان حسین حاجعلیان بود که با وجود سن کم در حالی که ۱۵ سال بیشتر نداشت با اصرار و گریه می خواست همراه علی به جبهه برود که با ضمانت علی، حسین حاجعلیان رضایت مادرش را گرفت و همراه علی عازم جبهه شد تا اینکه در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۵ در منطقه مهران، علی حیدری پور به عنوان فرمانده دسته و حسین حاجعلیان هر دو به شهادت رسیده و معلم و شاگرد باهم آسمانی شدند.
به گفته اطرافیان این معلم شهید، وقتی خبر شهادت علی به شاگردان رسید برای شاگردانش بسیار غم جانگدازی بود و شاید ناباورانه به همدیگر می گفتند: آقا معلم دیگه برنمی گرده. زمانی هم که پیکرعلی به همراه بسیاری از همرزمان دیگرش که به شهادت رسیده بودند برای تشییع به مهدیشهر برگشت خرداد ماه و فصل امتحانات دانش آموزان بود اما شاگردان علی، در غم از دست دادن بهترین معلم خود تاب بودن در مدرسه را نداشتند و با بیرون رفتن از مدارس، خود را به مراسم تشییع شهدا رسانده و تابوت معلم شهیدشان را در آغوش کشیدند و حتی اجازه تدفین را هم نمی دادند.
شهید علی حیدری پور توانست با ارتباط گرم و صمیمی که با شاگردان و دیگر همکاران معلمش داشت تاثیر عمیقی بر روی آنها بگذارد به گونه ای که همکاران و شاگردان شهید، امروز بعد از گذشت سال ها همچنان از وی سخن می گویند و با مرور خاطراتش اشک می ریزند. این معلم شهید نه تنها در معلمی سر مشق و الگویی برای معلمان بود بلکه با شهادت خود نیز الگویی برای دیگران شد.
یادش گرامی و پر رهرو باد.